مدح و شهادت عبدالله بن الحسن علیهالسلام
شاعر : سیدرضا مؤید
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن
قالب شعر : غزل
روح والای عبادت به ظهـور آمده بود یا که عـبـداللَه در جـبهـهٔ نور آمده بود؟
کـربـلا بـود تمـاشـاگـر مـاهی کز مهـر یـازده لـیلهٔ قـدرش به حضور آمده بود
یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود
یوسف دیگـری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود
بـاغـبـان در ورق چهرهٔ گـرمـا زدهاش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود
صورتش صفـحهٔ برجـسـتهٔ قـرآن کریم صحبتش معنی تورات و زبور آمده بود
بیکلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بسکه از تاب تجلّی به سرور آمده بود
قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تـمـاشـای کـلـیم اللَه و طور آمده بود
به طواف حـرم عـشـق ز آغـوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود
طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود
بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود
دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
گرچه لبتشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود
|